بازاین چه شورش است...
باز این چه شورش است که در اربعین توست
باز این چه ماتم است که دلها غمین توست
با زائران خویش بگو عاقبت به خیر
زیرا بهشت قطعه ای از سرزمین توست
سجده به سنگ می کنم و گریه می کنم
چون یادگار زخم عمیق جبین توست
باز این چه شورش است که در اربعین توست
باز این چه ماتم است که دلها غمین توست
با زائران خویش بگو عاقبت به خیر
زیرا بهشت قطعه ای از سرزمین توست
سجده به سنگ می کنم و گریه می کنم
چون یادگار زخم عمیق جبین توست
نگرانم...
نکند خواب بمانم؟
نکند اشک نریزم؟
نکند کرب وبلا راه ندهی حضرت ارباب؟
نکند باز بمانم؟
نکند باز نخوانم که حرم
اهل حرم میر و علمدار نیامد؟
نکند پای پیاده حرمت باز بماند
به دلم حسرت و آهش؟
نگرانم...
نگرانم نکند دیر شود جای بمانم...
حسینم...
صدای قدم های مهرابات کوچه دلم را پر کرده است
قلبم با شنیدن صدای کاروانت پر میکشد
حسینم...
تو را قسم میدهم به همین محرم
به همین ماه عزیز ، مرا با خود ببر
ببر از این دنیای تنگ و دلگیر
دیگر نمیتوانم آسوده باشم
بقیه متن در ادامه مطلب...